بگذارید گریه کنم اشک ریزم شاید آتش درون قلبم اندکی خاموش شود .
بگذارید گریه کنم شاید سیلی گردد ومرا با خود ببرد.
دوست دارم گریه کنم اشک بریزم تا تورا در بلور اشک هایم ببینم
تا دیگران تو را ببینند به تار موئی از تو هر دو عالم را فروختم وبا خوب وبد تو ساختم
با تب تو ساختم من به غیر از تو کسی را ضمیرم نستودم
گر چه ویران شدم از تر لب به شکوه نگشودم .